وصیتی از امیر المومنین به امام حسین علیه السلام

«أَی بُنَیَّ! لا شَرَفَ أعلی مِنَ الاسلامِ وَ لا کَرَمَ أعزُّ مِنَ التَّقوی وَ لا مَعقِلَ أحرَزُ مِنَ الوَرَع وَ لا شَفیعَ أنجَح مِنَ التُّّوبَه وَ لا مالَ أذهَبُ بِالفاقَهِ مِنَ الرِّضی بِالقُوَّتِ، و مَنِ اقتَصَرَ على بُلغَهِ الکَفافِ تَعَجَّلَ الراحَهَ وَ تَبَوَّأ خَفَّضَ الدَّعَۀ. أی بُنَیَّ! الحِرصُ مِفتاحُ التَعَبَ، وَ مَطیَهُ النَصَبُ، وَ کَفاکَ مُؤَدِّبا لِنَفسِکَ تَجَنُّبُ ما کَرِهتَهُ مِن غَیرِکَ».
امیرالمؤمنین (ع) به فرزندش امام حسین (ع) می‌فرماید: ای پسرم! هیچ شرافتی برای انسان بهتر از شریعت اسلام نیست، و هیچ کرامت و بزرگواری عزیزتر و گرانقیمت‌تر از تقوا نیست، و هیچ پناهگاهی برای انسان محکمتر و بی‌خطرتر از ورع نیست، و هیچ شفیع و واسطه‌ای به درگاه خداوند موفق‌تر از توبه نیست، و هیچ مال و ثروتی برای اینکه انسان را از فقر و نیازمندی نجات دهد بهتر از رضایت به قوت نیست، هر کس که اکتفا کند به همان اندازه که خدا برایش مقدّر کرده آسایش را بسیار سریع بسوی خود جذب می‌کند. ای پسرم! حرص و طمع کلید همه‌ی گرفتاری‌ها و مشقّات است، و برای ادب کردن خود بهترین راه این است که اجتناب کنی از چیزهای زشتی که در دیگران است.
خداوند در قرآن می‌فرماید: «إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللهِ أَتقاکُم». تقواست که به انسان عزّت و کرامت می‌بخشد و انسان را در مقابل مردم عزیز و بزرگ می‌کند و اگر تقوا نباشد انسان به بزرگواری و شخصیت نمی‌رسد. ورع یک پلّه از تقوا بالاتر است، تقوا یعنی انسان از گناهان و محرّمات اجتناب کند و واجبات را انجام دهد، امّا ورع یعنی انسان از مسائلی هم که شبهه‌ناک است دوری کند.
یکی از کارهایی که ما باید انجام دهیم، چه در دنیا و چه در آخرت این است که باید شفیع داشته باشیم. انسان فرشته هم که باشد باز هم احتیاج دارد به اینکه به درگاه خدا یک واسطه داشته باشد.
بی عنایات حق و خاصان حق گر ملک باشد سیا هستش ورق
****
در آخرت انسانهای شریف که به درگاه خدا آبرومند هستند برای دیگران وساطت می‌کنند، خداوند می‌فرماید: شفیع هست امّا با اجازه‌ی خدا، شفیع، بدون اجازه‌ی خداوند شفاعت نمی‌کند. علاوه بر انبیاء و اولیاء و ائمه، اعمالی هم هستند که شفاعت می‌کنند یکی از این اعمال توبه است که بهترین و موفق‌ترین عمل است در شفاعت انسان به پیشگاه خداوند که هم دعا است و هم عملی است که دارای ثواب است. توبه یعنی بازگشت و اگر انسان راه نادرستی را می‌رود برگردد و این راه نادرست حتماً گناه نیست ممکن است یک راه اشتباه باشد که باید برگردد.
انسان باید همان اندازه که خداوند روزی را قسمتش کرده قانع باشد و اگر کسی اینگونه باشد ثروتمندترین مردم است، هیچ مالی نمی‌تواند به انسان این آرامش خیال را بدهد که رضایت به قسمت خدا داشته باشد امّا این بدین معنی نیست که انسان دست از تلاش بردارد بلکه باید کار و تلاش کند ولی اگر دید بیش از این نمی‌تواند به همان راضی باشد.
انسان نباید حرص و طمع داشته باشد که حرص کلید همه‌ی گرفتاری‎ها است. اگر دنیا را هم به انسان حریص بدهند باز هم سیر نمی‌شود.
چشم تنگ دنیادار را، یا قناعت پر کند، یا خاک گور. انسان سیری‌ناپذیر است و زمانی سیر می‌شود که قانع باشد. حدیث دارد که پیغمبر اکرم (ص) می‌فرماید: «الْقَنَاعَهُ مَالٌ لَا یَنْفَدُ» قناعت مالی است که تمام نمی‌شود.
در مورد ادب کردن خود بهترین راه این است که انسان از کارهای زشتی که دیگران انجام می‌دهند دوری کند، لقمان را گفتند: ادب از که آموختی؟ گفت: از بی‌ادبان، هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد، پرهیز کردم. در احوالات پیغمبر (ص) نوشته‌اند که یکی از سنتهای پیغمبر اکرم (ص) این بود که به پسر بچه‌ها هم سلام می‌کرد و این کار در تربیت آنها بسیار مؤثّر بود و احساس بزرگی می‌کردند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این قسمت نباید خالی باشد
این قسمت نباید خالی باشد
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.